بازدید از کارگاه محسن گلستانی

مجسمه ساز و پیکرتراش کرجی گفت: باید فرصت دیده شدن را برای هنرمندان جوان فراهم کنیم.

پایگاه خبری کرج امروز، المیرا دادمهر / بعد از چهل سال زندگی در این شهر خود را کرجی می‌داند و می گوید از اینکه فعالیت حرفه ایش را از این شهر شروع کرده و به عنوان هنرمندی کرجی شناخته می‌شود، حس خوبی دارد. با جزئیات درباره تک تک آثارش که حالا هر کدام از آنها در گوشه و کناری، ظرافت وهنر ایرانی را به رخ می کشند، توضیح می‌دهد، آنقدر دقیق که فکر میکنی تا آخر دنیا وقت دارد که برایت از دنیای مجسمه سازی و پیکرتراشی حرف بزند. محسن گلستانی برای آموختن هنری که به عقیده خودش برای آن زاده شده، خاک کارگاه خورده و در این حرفه نه در دانشگاه و کلاسهای تئوری بلکه با آزمون و خطا و تمرین و تمرین به مرحله ای رسیده که حالا استاد صدایش می‌کنند. بعد از سالها کار، کارگاه نسبتا بزرگی در یکی از محلات قدیمی کرج دست و پا کرده تا بتواند درکنار اشتغالزایی، مجسمه سازی را به علاقه مندان آموزش دهد .می‌گوید از اینکه فوت و فن این هنر را به بقیه یاد می‌دهد حس خوبی دارد و هیچ وقت درتقسیم داشته هایش یا دیگران خسیس نبوده است. بعد از دور کوچکی که در حیاط کارگاهش می زنم، کلیدی از جیبش در می آورد و به سمت دری بزرگ حرکت میکند. کلید که در قفل می چرخد و در که باز می شود چشمم به مجسمه های کوچک و بزرگی می خور که در گوشه و کنار سوله جا خوش کرده اند. به سمت در گوله می شوم و  با ورود به سوله به دنیای سرد و سنگی مجسمه ها سلام می کنم. مجسمه هایی که آنقدر با ظرافیت و جزئیات روی آنها کار شده که با دست زدن به آنها فکر می کنی مثل داستان های بچگی  الان به حرف می آیند و با هیجان ازبازی دسته جمعی دیشبشان تعریف می‌کنند. استاد گلستانی میگوید  هر کدام از این مجسمه ها به سفارش کسی یا جایی ساخته شده و داستانی دارد. داستان چند مورد ازآنها که بیشترشان مجسمه های دوران هخامنشی هستند را برایم تعریف می کند و من با شنیدنشان برای هزارمین بار در زندگی به پیشینه خودم و توانمندی ایرانیان چند هزار سال پیش افتخار می کنم. دوست دارم ساعت ها در میان مجسمه ها قدم بزنم ولی وقت کم است و باید به ادامه مصاحبه برسم. مثل هر دفعه ای که چشمم به آثار هنری می خورد،  با حسرت اینکه کاش در زندگی رشته ای هنری را به طور جدی دنبال می کردم، سوله را ترک می کنم و خودم را برای ادامه گفت وگو دفتر کار استاد می رسانم.

چطور شد به پیکرتراشی و مجسمه سازی علاقه مند شدید؟

از دوران کودکی ارتباط چندانی با کتاب های درسی برقرار نمی کردم و فقط در نقاشی و کاردستی نمره خوب می گرفتم در عوض علاقه زیادی به کارهای یدی که به قدرت بدنی زیادی  نیاز دارد، داشتم. بلاخره بعد از گرفتن دیپلم در ادامه راه پدرم در رشته تزئیات ساختمان مشغول به کار شدم و بعد از گذراندن دوره های پیکرتراشی و مجسمه سازی، وارد دنیای این هنر شدم.

امروز که تب مدرک گرایی در ایران بالا گرفته چرا تحصیلات دانشگاهی را در این رشته دنبال نکردید؟

اتفاقا در طول دوره آموزشی ای که در دانشگاه تهران شرکت کرده بودم، اساتیدم بارها و بارها اصرار کردند که تحصیلات آکادمیک در این رشته رادنبال کنم ولی برای من اولویت روح و جنس این کار بود و در آن زمان به دنبال آن بودم که از لحاظ مالی به ثبات برسم. نه اینکه آموزش تئوری و مدرک دانشگاهی را بی ارزش بدانم ولی برای من هرگز اولویت نبوده است.

از میان مجسمه هایی که ساخته اید کدام را شاخص تر می دانید؟

کوشک نخبگان( تندیسی از ابن سینا، خیام، زکریای رازی و ابوریحان بیرونی)که در محوطه سازمان ملل متحد ، پیکره امیر کبیرکه در نمایشگاه بین المللی تهران، مشک حضرت عباس ع که در کاخ گلستان و سربازان هخامنشی که در هتل بزرگ داریوش کیش نصب شده اند را شاخص ترین کارهایم می دانم.

رد و پای هنر شما در کجای کرج دیده می شود؟

مجسمه های من در میدان اسبی کرج و آرامستان بهشت سکینه نصب شده است.البته در دیگر شهرهای استان هم آثاری از من وجود دارد که از میان آنها به شهدای گمنام کمالشهر و محمدشهر می توان اشاره کرد.

بازار کار شما چطور است؟

هر چند طی چند سال گذشته به دلیل نوسانات اقتصادی استقبال از صنایع دستی و آثار هنری به شدت کاهش یافته ولی به دلیل قیمت مناسب، ارزان کردن متریال و حفظ کیفیت کار، توانسته ام بازارم را حفظ کنم.

گران شدن سنگ در کار شما چه تاثیری داشته است؟

متاسفانه طی سالهای گذشته سنگ هم مثل دیگر مواد اولیه دیگر گران شده. در کنار آن هزینه‌های نیروی کار هم بالا رفته که این در نهایت باعث شده هزینه های تولید بسیار بالا برود . متاسفانه در این شرایط برخی کارگاه ها نمی توانند دوام بیاورند و چاره ای جز تعطیلی ندارند.

حمایت مسئولان  از شما و  این هنر چطور بوده است؟

بسیاری از مسئولان درک و شناخت کافی از هنر ندارند چون بیشتر با سیاست سرگرم هستند و همین باعث شده در حمایت ازهنرمندان کاری از نبرند.

از محسن گلستانی و آنچه  پشت سرگذاشته راضی هستید؟

علی رغم تمام فراز و فرودهایی که در زندگی شخصی و کاری ام داشته ام از جا و نقطه ای که در آن ایستاده ام راضی ام. همیشه در زندگی به مشیت خدا تن داده ام و با عشق در مسیری که برایم مقدر شده قدم گذاشته ام . در کل از خودم و تمام آنچه پشت سرگذاشته ام راضی ام.

آرزوی شما چیست؟

از چند سال پیش ایده راه اندازی کارخانه مجسمه سازی و سنگ تراشی به ذهن من رسیده که تا حالا نتوانسته ام آن را عملی کنم. راه اندازی این کارخانه در کنار حمایت مسئولین به سرمایه زیادی نیاز دارد که تامین آن از توان من خارج است. به همین دلیل از سرمایه گذاران بخش خصوصی تقاضا دارم برای راه اندازی آن کمک کنند تا بتوانیم علاوه بر اشتغالزایی و سودآوری، هنر این مرزو و بوم را به کشورهای دیگر معرفی کنیم. تا کنون چندین هزار تن سنگ در این کارگاه تراشیده و تبدیل به مجسمه های بی نظیری شده اند که  هر یک از آنها گویای هنر ایرانی است. باید به سمت و سویی حرکت کنیم که مجسمه سازی ایران را به دنیا معرفی کنیم .

نسبت به فروس آثارتان چه حسی دارید؟

من اصلا به هنری که عرضه می کنم وابسته هنری نیستم .در زمان ساخت مجسمه ها سعی می کنم امانت داری را تا حد مطلوب رعایت کنم و کار خوبی تحویل دهم . اتفاقا  برای من هیچ حسی بهتر از این نیست که عده ای از تماشای هنرم لذت ببرند.

حرف آخر ؟

باید فرصت دیده شدن را در اختیار علاقه مندان و هنرمندان تازه کار قرار دهیم تا ریشه هنر ایرانی خشک نشود. هنر جزئی از ذات ایرانیان است به همین دلیل باید برای پرورش استعدادهای جدید در رشته های مختلف هنری تلاش کنیم.

ارسال نظر

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
5 + 6 =